خیلی از ماها وقتی میخوایم آدمها یا تیمها رو تحلیل کنیم، میریم سراغ عملکردشون. اما توی مدل بونسکی، قبل از اینکه بپرسیم “چی کار میکنی؟”، میپرسیم “چرا این کار رو میکنی؟” و اون «چرا» باید ریشهیابی بشه. به همین خاطر مفهوم ریشهسنجی انگیزه یکی از ارکان اصلی در درک عمیق رفتارها و تصمیمهای افراد و تیمهاست.
ریشهسنجی انگیزه یعنی بررسی عمیق، تحلیلی و دروننگر برای یافتن سرچشمههای اصلی رفتار و حرکت فرد یا سازمان، فراتر از انگیزههای سطحی یا کلمات ظاهری.
در نگاه بونسکی، انگیزهها دو سطح دارن:
سطح بیرونی: مثل حقوق، جایگاه شغلی، تشویق و ترس از تنبیه.
سطح درونی: مثل معنا، تعهد، عشق، باور، عدالت، رسالت.
ریشهسنجی یعنی رفتن به لایهی دوم، و شفاف کردن اون چیزی که واقعاً در ما انرژی ایجاد میکنه
با انگیزش فرق داره: انگیزش تزریق محرکه از بیرونه، ولی ریشهسنجی کشف منشأ درونه.
با انگیزهسنجی (مثل تستها) فرق داره: تستها خروجی میدن، ولی ریشهسنجی مکاشفهست.
با رواندرمانی فرق داره: این کار، ابزاری برای رشد حرفهای و تیمیه، نه فقط درمان فردی
Ikigai (ایکیگای): فلسفه ژاپنی برای یافتن دلیل زندگی که به انگیزهی پایدار منجر میشه. ریشهسنجی تو بونسکی مثل ایکیگای، دنبال یافتن “چرای وجودی” آدمهاست.
Lean Motivation Analysis: در مدلهای ناب، سعی میکنن بفهمن انگیزهی واقعی کارکنان چیه، ولی عموماً سطحی میمونه.
Motivational Interviewing (MI): در غرب، این روش برای کشف انگیزههای پنهان استفاده میشه، اما تو بونسکی این موضوع با معنویت و خودشناسی ترکیب میشه.
در فرهنگ ما، عباراتی مثل «با دلش کار میکنه»، «جونشو میذاره وسط» یا «از ته دل خواست» نشونههایی از انگیزههای ریشهدار هستن. در عرفان ایرانی هم «طلب» و «شوق» مفاهیمی نزدیک به این ریشهسنجی هستن. ما تو ایران این ظرفیت فرهنگی رو داریم که به جای پاداش و جریمه، از سرچشمهی درونی برای حرکت استفاده کنیم
1. بازتاب فردی: هر فرد باید بتونه چند لایه از انگیزهشو بنویسه. مثلاً:
«کار میکنم که پول دربیارم، ولی واقعاً میخوام خانوادهم احساس آرامش کنه. و عمیقتر اینکه، میخوام حس مفید بودن داشته باشم.»
2. مکالمات انگیزشی در تیم: سوالاتی مثل:
“اگه هیچ پولی در کار نبود، هنوز این کارو میکردی؟”
“کی بودی وقتی احساس زنده بودن کردی؟”
“کِی حس کردی داری از ته دل کار میکنی؟”
3. طراحی مسیر حرفهای براساس انگیزهی درونی: بر اساس اون چیزی که کشف شد، برنامههای رشد شخصی و نقش سازمانی طراحی بشه.
تمرین: سهلایه انگیزه
یه فعالیت یا تصمیم بزرگت رو انتخاب کن.
در سه مرحله بنویس:
1. چرا این کارو کردی؟
2. اگه اون دلیل نبود، هنوزم میکردی؟ چرا؟
3. واقعاً از چی میترسی یا به چی عشق میورزی که تو رو به این کار کشونده؟
این تمرین باعث میشه افراد به لایههای پنهان خودشون نگاه کنن و ریشهها رو پیدا کنن.
چون ما دنبال رشد سطحی نیستیم؛ رشد ریشهدار میخوایم.
چون بهرهوری معنوی، بدون شناخت سرچشمهی انگیزه ممکن نیست.
چون سازمانهای معناگرا باید کارکنانی با انگیزههای درونی شفاف و درست داشته باشن
1. Héctor García & Francesc Miralles – Ikigai: The Japanese Secret to a Long and Happy Life
2. William R. Miller & Stephen Rollnick – Motivational Interviewing
3. مقالات و تجربیات داخلی از پروژههای معناگرا در ایران (مطالعات بونسکی)
4. Bunseki.ir – پایگاه ترویج مدیریت معنوی کسبوکارها